-
بد
1388,07,16 06:15
بهش میگم:دیروز رو دوست ندارم چون امروزم رو خراب میکنه.فردا رو هم دوست ندارم چون امروزم رو ازم میگیره.امروز رو هم دوست ندارم چون قشنگ نیست.بهم میگه:برو بمیر.بهش میگم:از پیشنهادت متشکرم.
-
با خدا
1388,02,09 23:32
پروردگارا.متشکرم که از هیچکس برتر نیستم.مفتخرم به نداشتن افتخار.مفتخرم به کوچکی.به حقارت.مفتخرم که ذره ای ناچیزم.از تو ممنونم.ممنونم که به این ذره ناچیز نعمت زندگی عطا فرمودی.تا دریابد بزرگی و عظمت پروردگارش را.
-
آسمان جور امانت نتوانست کشید
1388,01,24 15:19
مستقیم.تاکسی ترمز کرد و من سوار شدم.رادیو موزیکی ملایم از ریچارد کلایدرمن پخش میکرد و تاکسی در حرکت بود.قطرات بارن شیشه را خیس کرده بود.با صئای زنگ موبایل مرد راننده به خود آمدم.سلام علی آقا.خوبی پسرم؟نه من فعلا نمیام سر کارم شما شام بخورین.من هم اومدم میخورم.باشه چشم.اگه مسرم خورد حتما میگیرم.گفتی چنده؟آها!!چشم حتما...
-
اتاق من
1387,08,02 02:08
خانه من یک اتاق است . پس شهر من اتاق من است چون شهر ما خانه ماست.اتاق من بزرگ است.خیلی بزرگ.در حال فکر کردن به ادامه متن هستم.ناگهان به این نتیجه میرسم که اتاق چیست؟ راستی فقط من میگویم اتاق یا همه میگویند اتاق.شاید این واژه ساخته ذهن خودم است.نمیدانم.راستی امشب با تو خداحافظی کردم یا نه؟اتاق.واژه عجیبی است.برای من که...
-
دیوانگی
1387,07,18 05:43
به زندگی کردن اعتیاد دارم نه اشتیاق.همه چیز برام تکراری شده.خوابیدن دیر وقت و بیدار شدن دیر هنگام.درد گرفتن معده و حس گرسنگی.نیمرو نیمرو نیمرو نیمرو.نمیدانم مقصر کیست.من یا تو ؟شاید هیچ کدام!همیشه که مقصری در کار نیست.اصلا چرا مقصر؟چرا؟مگر اشتباهی رخ داده؟مگر اتفاق شومی رخ داده؟مقصر،مجرم.فرق این دو...
-
زندگی
1387,01,27 19:21
زندگی زیباست.اگر زیبا نگاه کنیم.
-
فلسطین
1387,01,24 16:13
به کدامین گناه پرپر شدی؟
-
لاکپشت
1387,01,23 21:20
لاک پشت ها هم عاشق میشن و تحمل درد عشق براشون اسونه چون عشقشون آروم ترکشون می کنه
-
غم فوتبالی
1387,01,23 20:09
عکس جالبیه.
-
سکوت
1387,01,15 17:56
ساعت ۸ صبح با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار میشم. یه صدا از پشت گوشی میگه الو بیت محمودی؟(مزاحم تلفنیه) با اینکه ساعت ۴ صبح خوابیدم ولی دیگه خواب از سرم پریده.یه چائی میخورم.دوباره دراز میکشم.دوست دارم بخوابم.و ادامه خوابم رو ببینم.چشمام تازه گرم شده که با صدای مهیبی به خودم میاد.یادم رفته بود.خونه کناری رو کوبیدن دارن...
-
باتلاق
1387,01,14 02:04
زندگی یه باتلاقه. همه ماها میخوایم خودمون رو بکشیم بیرون.اما غافلیم.غافلیم از این که با این دست و پا زدن های اضافی بیشتر تو این باتلاق فرو میریم. 13/1/87 ساعت ۲۲
-
پیاده آمده بودم
1387,01,11 00:54
یه شعر از یه شاعر افغان غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفرهای که تهی بود، بسته خواهد شد و در حوالی شبهای عید، همسایه! صدای گریه نخواهی شنید، همسایه! همان غریبه که قلک نداشت، خواهد رفت و کودکی که عروسک نداشت، خواهد رفت *** منم تمام افق را به...
-
خون
1387,01,10 03:25
یه اتاقی باشه گرمه گرم..روشنه روشن.. تو باشی منم باشم.. کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید.. تو منو بغلم کنی که نترسم..که سردم نشه..که نلرزم.. اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار..پاهاتم دراز کردی.. منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکیه دادم.. با پاهات محکم منو گرفتی ..دو تا دستتم دورم حلقه کردی.. بهت می گم چشماتو می بندی؟ میگی آره بعد...
-
chat
1387,01,10 03:05
-
خنگی
1387,01,09 00:38
دوست دارم خنگ باشم.تا خیلی چیزها رو متوجه نشم..............................همین.
-
داروغه باشی
1387,01,07 00:56
حاکم که مرد پسرش حاکم شد.حاکم سابق با مردم خوب بود.به آنها فشار نمی آورد.مردم هم او را دوست داشتند.پسر که حاکم شد خزانه خالی بود.به داروغه دستور داد مالیات را دوبرابر کند.مردم اعتراض کردند.در شهر درگیری شروع شد.حاکم بر آشفت و این بار به داروغه دستور داد که مالیات را ده برابر کند.مردم هاج و واج مانده بودند.اعتراض آنها...
-
ننگ
1386,11,23 20:37
نمیدونم چی بگم.......................................حالم بدجوری گرفته.دوباره یه آهنگ جدید شنیدم.همیشه وقتی یه آهنگ تاثیر گذار رو برای بار اول میشنوم تا چند روزی دگرگون میشم.این سری یه آهنگ رپ بود که برای محمد احمدی همون سربازی که در بازی پرسپولیس سپاهان نابینا شده بود خونده شده.دگرگون شدم.از فوتبال بدم میاد دیگه.دیگه...
-
Flip Itz
1386,11,16 11:21
بازی Flip Itz یک بازی فکری و کم حجم است. این بازی در عین سادگی انسان رو به فکر کردن وادار میکنه و در مراحل بالاتر ساعت ها شما رو پای کامپیوتر نگه میداره.جهت دانلود بازی بر گزینه دانلود کلیک کنید.اگه از بازی های فکری خوشتون میاد مطمئن باشید پشیمون نمیشین. دانلود حجم فایل : ۵۹۲ کیلوبایت pasword : www.mmajhool.blogsky.com
-
موسوی
1386,11,10 08:08
از بانک که بیرون آمد خوشحال بود.بعد از سی سال معلمی بازنشسته شده بود.شش ملیون تومان پاداش گرفته بود.تصمیم داشت پولش را در موسسه ای خصوصی سرمایه گزاری کند.جای مطمئنی بود.منتظر تاکسی شد.بیست دقیقه گذشت ولی هنوز تاکسی گیرش نیامده بود.اتوبوسی از کنارش رد شد و چند متر جلوتر کنار ایستگاه توقف کرد.چاره ای نبود،سوار اتوبوس...
-
ریچارد کلایدرمن
1386,11,09 20:47
ریچارد کلایدرمن بعنوان یک نوازنده حرفه ای پیانو توانست به مقام و شهرتی دست پیدا کند که کمتر هنرمند موسیقی فرانسوی تا کنون به این درجه رسیده است. او طی سالها نوازندگی پیانو، تهیه آلبوم های زیبا و اجرای کنسرت از خود یک چهره بین المللی بر جای گذاشته است. وی در طول فعالیت حرفه ای خود بیش از 800 آلبوم موسیقی تهیه کرده است...
-
ترانه
1386,11,07 15:15
ترانه مرغ سحر با صدای استاد شجریان دانلود ترانه ساز چوپان با صدای استاد محمد نوری دانلود از دوستان خواهش میکنم در صورت امکان نظرات را با فونت فارسی بنویسند.ممنون اگر کسی نیاز به دعوتنامه پرشین گیگ (persiangig) دارد در قسمت نظرات به من اطلاع دهد تا دعوتنامه را برایش ارسال کنم.
-
یار میگوید حسین....
1386,10,28 15:15
روی تخت دراز کشیده بود.به دختر 9 ماهه اش فکر میکرد.به آینده دخترش.صدائی شنید.صدای پیرمرد بلند شده بود.یار میگوید حسین دلدار میگوید حسین هرکجا دیوانه و هوشیار میگوید حسین ابی عبدالله شوم فدایت پسر زهرا من گدایت..... بغض گلویش را گرفته بود.به یاد نمی آورد با نوحه گریه کرهد باشد.اهل این حرفها نبود.پتو را بالای سر...
-
عمو حبیب
1386,10,27 09:07
پیر مرد غمگین بود.بعد از 25 سال کارگری در کارخانه ،او را به اجبار بازنشست کرده بودند.کارخانه ورشکست شده بود.گوئی این 25 سال به یک چشم بر هم زدن بر او گذشته بود.مزد زحماتش را با یک عذر خواهی داده بودند.به یاد حرفهای آقای رئیس افتاد : آقای جعفری امیدوارم من رو ببخشی.به خدا مجبورم.ما رو حلال کن.پیرمرد در کارخانه عزتی...
-
علی سه سوت
1386,10,25 17:25
نام: علی نام خانوادگی : بیرجندی تاریخ تولد : 18/5/1362 بچه شیشم خونه بودم.قبل من ننم 5 تا دیگه پس انداخته بود.بعد من دوتا.5 تا دختر 3 تاپسر.پسر دوم بودم.چهار ساله بودم که داداشم تو یه دعوا چاقو خورد و مرد.از چار سالگی شدم پسر بزرگ خونه.بگذریم.بابام معتاد بود.مرتیکه لجن گوشه خونه میخوابید و ننم میرفت رختشوری خونه...
-
بچه پولدار
1386,10,23 23:48
حدودای ٦ صبحه که از خواب بیدار میشی یه دوش میگیری و میری سر میز صبحونه ساعت ٧ از خونه میزنی بیرون ماشینت خرابه اعصابت به هم میریزه ماشین ٢٠ ملیونی همینه دیگه چاره ای نیست باید با تاکسی بری .دربست ، ماشین ترمز میکنه به رادیو گوش میدی به دستور وزیر کار حقوق کارگری ۲۰ هزار تومان افزایش یافتُماهی ۲۴۰ هزار تومانُ با خودت...
-
سرما
1386,10,23 14:52
ساعت 8 شب بود . پسرک فردا امتحان داشت.نگران بود.دعا دعا میکرد چنان برف سنگینی ببارد که دانشگاه تعطیل شود،هیچ چیز بلد نبود. اگر هوا خیلی سرد میشد طبعا گاز هم قطع میشد و دانشگاه هم تطیل.امتحان حداقل 3 روز دیگر گرفته میشد و در طول 3 روز وقت کافی برای درس خواندن پیدا میکرد. هوا خیلی سرد شده بود.پیرمرد در دل دعا میکرد سرما...